* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
رود اشکم که به دریاچه ی غم می ریزد
خوابم از حالت چشم تو به هم می ریزد
ادامه مطلب...
صفحه قبل 1 صفحه بعد